نگارش یازدهم-

درس چهارم نگارش یازدهم

مبینا امیدی

نگارش یازدهم. درس چهارم نگارش یازدهم

دوستان کسی مثل نویسی (آب ریخته،جمع شدنی نیست)رو نوشته بفرسته؟ از گوگل نباشه🙏🏻

جواب ها

مهدیه باقری

نگارش یازدهم

《آب ریخته جمع شدنی نیست》 کار اشتباه کردن مانند پرتاب سنگی است که دیگر برنمی گردد. در روزگاران قدیم در روستایی دور مردی زندگی می کرد که از مال دنیا تنها 5 گوسفند داشت و معاش خود را با آن میگذراند. روزی گوسفندها را برای چرا به بالای تپه ده برد. زیر سایه درخت در حال استراحت بود که صدای گوسفندی را شنید که میدانست از گوسفندان او نیست.چشمانش را باز که کرد بره ای سفید و زیبا را دید که گویی خیلی ترسیده است.کمی نوازشش کرد و تا ساعت ها دنبال صاحبش میگشت.غروب که شد ناامیدانه با گوسفنهایش و آن بره زیبا به خانه بازگشت. روزها گذشت تا اینکه تاجری با یک پسر بچه وارد ده شدند.پسر بچه گریه میکرد و میگفت بره ام را دزدیدند.مردم ده به آن غریبه ها که گویی از شهر آمده بودند نگاه میکردند.در همان زمان بود که چوپان با گوسفنهایش و آن بره زیبا از دروازه روستا وارد شدند.پسرک با چشمانی اشک آلود بره خود را دید و داد زد بره ام.پدر بره ام را پیدا کردم.تاجر سرش را برگرداند و تا بره را دید به سمت چوپان دوید.بدون اینکه حق دفاعی به چوپان بدهد او را به باد کتک گرفت و جلوی همه مردم ده آبرویش را برد و او را دزدی خواند که به ب

سوالات مشابه

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت

Ad image

اشتراک رایگان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

دریافت